يك صبحانه دلچسب
در يك روز مانده به آخر فروردین ماه رفتیم کله پاچه خوری ...
نویسنده :
مامان و بابا
6:15
اعتماد به نفس بچه ها
چند پند
كودك در 14 ماه اول زندگي بايد خواسته هايش بلافاصله انجام شود. تا دو سالگي تا جاي ممكن زود انجام شود. بين دو تا پنج سالگي بايد صبر را به كودك آموخت. كودك هر وقت چيزي خواست بايد بگوييم اول دستمو بشورم بعد بهت آب دم. اول به بابا زنگ بزنم بعد بهت بستني بدم . كودكاني كه از دو سالگي صبر كردن را مي آموزند يا ياد ميگيرند لذت را براي پاداشي بيشتر به تعويق بياندازند در آينده بسيار موفقترند. دانشگاه استانفورد چهل سال قبل آزمايشي روي كودكان انجام داد. آنها كودكان را به اتاقي بردندو به آنها كلوچه يي دادند و به آنها گفتند تصميم با شماست، يا كلوچه رو الان بخوريد يا اگر صبر كنيد بعد از 15 دقيقه كلوچه ديگري به شما جايزه داده خواهد شد. كودكاني كه صبر كردند...
نویسنده :
مامان و بابا
9:22
هوس هاي پسر جان
عماد: مامان به من سبزي بده ببرم مهد مامان: سبزي خوردن مطمئني؟ عماد: آره من دوست دارم. و نتيجه اينكه آقا پسر امروز با يك كيسه سبزي خوردن رفتن مهد ...
نویسنده :
مامان و بابا
8:45
يك بعدازظهر دلچسب
يك بعدازظهر خوب با مامان و بابا رفتيم پارك و من حسابي شيطوني كردم و خوش گذروندم ...
نویسنده :
مامان و بابا
17:28
روز مادر
يه رسم خوب و جالب كه مهدكودك هر سال اجرا مي كنه خوردن صبحانه با بچه هاست در روز مادر بچه ها و مادراشون صبحانه مهمان مهدكودك هستن البته در اون روز من و عماد به خاطر اتفاق شب قبل و كم خوابي حالمون خوب نبود شب قبل خونه باباجان با پسرعمو (طاها) مشغول بازي بودند كه سر عماد به لبه اُپن آشپزخونه برخورد كرد و شكست البته يه شكستگي جزئي، وقتي دكتر رفتيم گفتن به خاطر اينكه جاي رويش مو هست بخيه نمي زنيم چسب بخيه زدند و پانسمان كردند. دستشون درد نكنه روي ميز صبحانه نان تازه، پنير، گوجه و خيار اسلايس شده، كره و عسل بود. ...
نویسنده :
مامان و بابا
8:0
جشن تولد 4 سالگي
كيك تولد كه انتخاب خودم بود تزئينات تولدم اينها قرار بود روي ميز باشه ولي قبل از روي ميز رفتن مامان از اونها عكس گرفته دوستايي كه توي تولدم بودند كادوهايي كه دوستانم زحمت كشيدند دست همشون درد نكنه اول خودم كه دارم غذامو مي خورم و اما ميز ناهار كه همه زحمت هاي خاله جون و ماماني بودند:(دست گلشون درد نكنه) ...